دستای مشت شده

ساخت وبلاگ


دستش را مشت کرد و گفت: « می دونی چیه؟! تو روابطت با آدم ها این طوری باش...»

و بعد یکی از انگشت هایش را باز کرد و گفت: « بعد که چیزی از طرف مقابلت دیدی یکی از انگشتاتو رو کن...یه کم که گذشت اون یکی انگشتتو باز کن...و همین طوری آروم آروم کل مشتت رو باز کن..»

به خوبی معنای صحبت هایش را متوجه میشدم اما منتظر بودم ادامه دهد.

گفت: « می خوام بگم هیچ وقت هر احساسی که داری رو اول کار برای طرفت رو نکن! آهسته آهسته پیش برو تا همیشه چیزی تو چنته داشته باشی ارائه بدی. تا همیشه بخش جالبی رو برای بعدترها هم باقی بزاری. آدم ها از اینکه یه چیزی از اول براشون رو باشه لذت نمی برن! دوست دارن کشف کنن! احساساتت رو کم کم و آهسته رو کن! »

نگاهش کردم...

تا چند لحظه سکوت کردم و گفتم: « آدم هایی که دستاشون اول کار مشته یا اهل حساب کتابن یا کلن می ترسن! »

پرسید: « یعنی می خوای بگی تو از آدم ها نمی ترسی؟! »

گفتم: « نه که نترسم! اما من همینی هستم که هستم! تکلیفم با خودم و زندگیم روشنه! به آدم هایی که انتخاب می کنم وارد زندگیم بشن خوبی می کنم و مهر می ورزم...

می دونی چرا ؟! چون انتخاب خودم هستن، معرف بخشی از من، زندگی من...و من اول برای خودم و انتخاب هام ارزش قائلم...بعد آدم ها! »

با لبخندی که انگار می خواست بگوید حالا زوده جوان، مانده متوجه بشوی!

پرسید: « خوب حالا اگه جواب خوبی هات رو نگرفتی چی؟! بازم همین رو میگی!؟ اکثر آدم ها گیرنده‌ن! فقط انرژی و عشقت رو میگیرن و در قبال چیزی برنمی گردونن! اون وقت دلم می خواد بدونم بعد از چند تجربه ی تلخ همچنان دم از خوبی میزنی؟! »

نگاهش کردم...

به چشمانش زل زدم و گفتم: « ببین...من خوب بودنم رو منوط به خوبی و بدی آدم ها نمی کنم! چون یکی باهام بد بود دلیل نمیشه سر بقیه خالی کنم! اما...

کمی مکث کردم...

با کنجکاوی بیشتر که متوجه شود چه در سرم می گذرد پرسید: « اما چی..؟! »

گفتم اما به قول شاملو: « راست است که صاحبان دل های حساس نمی میرند بلکه بی هنگام ناپدید می شوند...»

خیره نگاهم کرد

بلند شدم که بروم

دستم را بر روی مشتش گذاشتم و گفتم:

« عوض نمیشم...اما خودم و خوبی هام رو از اون آدم دریغ می کنم »

دستش به مشت بسته اش خیره ماند...

مشتی که کم کم داشت باز می شد اما کاش می دانست که می بایست به موقع باز می شد...


| مریناز زند |

بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 194 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 1:05