رقصیدیم

ساخت وبلاگ

کنار هم غزل خوردیم و با خودکار رقصیدیم

هوا رفتیم و مثل ابر ِدر شلوار رقصیدیم

هوا بد بود...روی چشم هامان دود پاشیدند

هوا تاریک شد، در آتش سیگار رقصیدیم

به ما گفتند:ممنوع است،ممنوع است،ممنوع است!

به ما گفتند ممنوع است...با اصرار رقصیدیم!

زمین خوردیم و روی خاک،صدها پا عقب رفتیم

زمین خوردیم و در تاریخ صدها بار رقصیدیم

فعولن فع...تتن تن...فاعلاتُن...دُم تکان دادیم

عقب رفتیم و دراین بحر ناهموار رقصیدیم

تکان خوردیم در نُت های قرمز رنگ یاسایی

مغول خندید... روی دامن اُترار رقصیدیم

بخارا شعله می شد، خون نیشابور نی می زد

عقب رفتیم و روی نیزه ی تاتار رقصیدیم

عقب رفتیم:اسکندر میان صور، دف می زد

عقب رفتیم و بین آتش و دیوار رقصیدیم

عقب رفتیم:ما را قرمطی خواندند، افتادیم...

خلیفه سکه می انداخت، در دربار رقصیدیم

خلیفه دست می زد...ماعجم بودیم، کم بودیم

کنار دجله روی خنجر مختار رقصیدیم

غذا خوردیم و با محمود افغان آشتی کردیم

به حکم باد روی پرچم افشار رقصیدیم

دوباره چشم های لطفعلی خان را درآوردیم

ته فنجان، میان قهوه ی قاجار رقصیدیم

به ما گفتند: مفعولن! به ما گفتند: مفعولن!

و ما هربار افتادیم...

ما هربار رقصیدیم...

.

جلو رفتیم ...تن هامان میان تُنگ جا می شد

پریدیم و نوک منقار ماهیخوار رقصیدیم

میان خون و گِل مارا شبیه گربه رقصاندند

هوا کم بود...درحلقوم بوتیمار رقصیدیم

برای شادمانیِ فلان سلطان غزل خواندیم!

برای میهمانیِ فلان سردار رقصیدیم!

طناب سربه داران را تکان دادیم با لبخند

کلاغانی شدیم و روی چوب دار رقصیدیم

مترسک های غمگینی شدیم و درکنار هم

برای شادی چشمان گندمزار رقصیدیم...

| حامد ابراهیم پور |

بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : رقصیدیم, نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 176 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1396 ساعت: 21:16