رو به روی من فقط تو بودهای از همان نگاه اولین از همان زمان که آفتاب با تو آفتاب شد از همان زمان که کوه استوار آب شد از همان زمان که جستجوی عاشقانه مرا نگاه تو جواب شد | محمدرضا عبدالملکیان | بخوانید, ...ادامه مطلب
می شود آتش گرفت, به تکرار, تمام عاشقانه های جهان دود شد، بر خاکستر سیمرغ لانه کرد و عشق را به چشمان تو مهمان کرد... | مریم پورقلی |, ...ادامه مطلب
اردیبهشت رازی را به من گفت که من با شما در میانش می گذارم ؛ اینکه هیچ زمستانی ابدی نیست همان گونه که هیچ شکوفه ای. اما هر شکوفه قبل از اینکه بمیرد، اول می رقصد بعد بر خاک می افتد. اردیبهشت به من گف, ...ادامه مطلب
به که پیغام دهم؟ دست من، دست تو را میطلبد چشم من، رد تو را میجوید لب من، نام تو را میخواند پای من، راه تو را می پوید به که پیغام دهم؟ بی تو از خویش، تنفر دارم دل من باز، تو را میخواهد به که پی, ...ادامه مطلب
عشق راهیست برای بازگشت به خانه بعد از کار بعد از جنگ بعد از زندان بعد از سفر بعد از... من فکر میکنم فقط عشق میتواند پایان رنجها باشد. | رسول یونان | , ...ادامه مطلب
" أنا لا اَشْبِهُ عشّاقکِ یا سیدتی فإذا اَهداکِ غیری غَیْمَهّ أنا أهدیکِ المطرْ و إذا اَهداکِ قندیلاّ...فإنی سوف أهدیکِ غصناً فسأهدیکِ الشجرْ و إذا أهداکِ غیری مَرکبَاً فسأهدیکِ السَفَرْ, ...ادامه مطلب
به یادت هست آن شب را که تنها به بزمی ساده مهمان تو بودم؟ تو میخواندی که: دل دریا کن ای دوست من اما غرق چشمان تو بودم؟ | سیاوش کسرایی | , ...ادامه مطلب
به زندان میبرد زنجیر گیسویت اسیران را و چشمانت به هم زد خشکی قانون زندان را چه زیبا میتکانی دامنت را باز با عشوه به دنبالت کشاندی خاطر مردی غزلخوان را زمستان بعد تو پیراهنی از برف میپوشد و ل, ...ادامه مطلب
من راه به ادامه ی دنیا نمی برم باید زمان مرگمو نزدیک تر کنم هر چند لکه های سیاهی همیشه هست لازم شده جهانمو تاریک تر کنم! من راه به ادامه ی دنیا نمی برم این کشتی شکسته منو غرق میکنه زور درای بسته , ...ادامه مطلب
همه چیز به نگاه بستگی, دارد... اولین بار که تو را دیدم یک آدم کاملا معمولی بودی که چند شب بیخوابی کشیده بود ولی با حوصله همه چیز را توضیح می داد! در نگاه من معمولی بودی. خیلی معمولی! بعد از آن هرب, ...ادامه مطلب
کاش تو به جای من بودی تا می فهمیدی که دوست داشتنت چه کار سخت و فرساینده ایست کاش من به جای تو بودم تا طعم این همه دوست داشتن را می چشیدم | ازدمیر آصف |, ...ادامه مطلب
این شورِ جوونی هم تموم میشه و میفهمیم که هر شب تاریکی که تو زندگیمون اومد، گذشت. این حجم از علاقه ای که توی سینه مون داره بی قراری میکنه، یه روز آروم میشه، می فهمیم که این همه دست و پا زدن و این هم, ...ادامه مطلب
تا چه مایه اندوهناک و دشوار میتواند باشد عالم؛ وقتی تو هیچ بهانهای برای حضور در آن نداشته باشی... | محمود دولت آبادی |, ...ادامه مطلب
نفس میکشم با تمام وجود هوا پر شده از بهار و بهشت دو تا سیب بردار و همراه من بیا تا خیابون اردیبهشت | علیرضا بدیع |, ...ادامه مطلب
رسیدیم به بررسی از مرجع بهترین طبق کپی رایت فصل سال به درختانى که برگشان زرد شده؛ به پاییز که اندوهست و به اندوه که منم. | اُزدمیر آصف |, ...ادامه مطلب