بیچاره پاییز!

می خواهم تو را دوست داشته باشم با یک فنجان چای، یک تکه نان یک مداد سیاه، چند ورق کاغذ... می خواهم تو را دوست داشته باشم با یک پیراهن کهنه، یک شلوار پاره پاره دست هایی خالی، جیب هایی سوراخ می خواهم, ...ادامه مطلب

به تو گفتم:  زیاد، خیلی خیلی زیاد دوستت دارم. جواب دادى:  هرچه این حرف را تکرار کنى، باز هم مى خواهم بشنوم! این گفت و گوى کوتاه را، مدام، مثل برگردان یک شعر، مثل تم یک موسیقی، هر لحظه توى ذهن خودم تکرار کردم. اما هرگز تصور نکن که حتى یک لحظه توانسته باشم خودم را با تکرار و با مرور این حرف تسکین بدهم. نه! من فقط موقعى آرام و آسوده هستم و تنها موقعى به تو فکر نمى کنم،که تو با من باشى. همین و بس. | مثل خون در رگهاى من / احمد شاملو |, ...ادامه مطلب

******اگر شعری آرامتان کرددعایی به حال شاعر بد حالش کنیدثواب دارد..." دنیا به شاعرها بدهکاره "******برای دیدن عکس در سایز واقعیبر روی آن کلیک کنید.امیدوارم از پست ها لذت ببرید :)) , ...ادامه مطلب

نمیدانم کجای این ماجرا به اشتباه عاشقت شدم.. نمیدانم کجای کار متوجه شدم از تو عاشق ترم.. نمیدانم کی بود حس کردم تو آنقدر که باید دوستم نداری.. نمیدانم کجای قصه بود که از دست دادمت.. نمیدانم برای چندمین بار فهمیدم از من دوری،خیلی دور.. نمیدانم چه کسی جایم را پر میکند و من کی به همان یک نفری که همیشه از حضورش ترس داشتم عادت میکنم.. عادت..؟؟؟!!! نه تنها چیزی است که نمیتوان عادت کرد!!! من در آن لحظه بی صدا در خودم میمیرم و بعد از آن رسم زندگی کردن را هم نمیدانم..!!! | نرگس حریری |,نمیدانم چه میخواهم بگویم,نمیدانم چه میخواهم خدایا,نمیدانم پس از مرگم,نمیدانم دلم دیوانه کیست,نمیدانم چرا بیمارم امشب,نمیدانم از دلتنگی عاشقترم,نمی دانم چرا,نمیدانم چه کنم,نمیدانم چرا رفتی,نمیدانم تو میدانی ...ادامه مطلب