جا میذاریم

ساخت وبلاگ


یه روز نوجوونی هامون رو لا به لای نیمکتای مدرسه جا میذاریم و با اولین جوش روی صورتمون بزرگ میشیم.

موهای مشکیمونو میون کلی استرس جا میذاریم و پا به زمستونی ترین سالهای عمرمون میذاریم.

هروقت با خنده به آقاجون میگفتم پس دندونات کو؟ میگفت جاشون گذاشتم، یه جایی میون قهقهه های جوونیام.

یه روز موقع بالا رفتن از پله هایی که هرروز بالا پایینشون میکردی، میبینی بدجور داری نفس نفس میزنی، تازه میفهمی یه روزی، نفساتو لای عطر پیراهن کسی جا گذاشتی و اومدی.

یه روز دلت دیگه برای هیچکس نمیسوزه، هیچ خبری قلبتو نمیلرزونه، دیگه دلت برای هیچکس و هیچ چیز تنگ نمیشه، ضربان قلبت با شنیدن هیچ اسمی بالا و پایین نمیره،

یه روز وقتی به گذشته هات نگاه میکنی، قلبتو میبینی، که وسط دریای آروم آغوش کسی جا گذاشتیش و اینهمه سال به راهت ادامه دادی.


| لئو (محمدرضا جعفری) |

بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 186 تاريخ : سه شنبه 29 اسفند 1396 ساعت: 18:16