روزهای خوبی نبود. اما من در همان روزهای سخت هم تو را دوست داشتم. | جاهد ظریفاوغلو / ترجمه: از سیامک تقیزاده | , ...ادامه مطلب
پاسخ: آبی گل گلی :))ممنونم، همچنینخب خداروشکررررر ^__^بله حواسم هست :)خداروشکر :)خوشحال ترم که اینجا رو فراموش نکردی و هنوز و همچنان به من و کافه شعر لطف داریسلامت باشیمیبینم که شما هم خودت صاحب سبک و صاحب وبلاگ شدی؟ :)پر مخاطب باشه انشالله ^_^ بخوانید, ...ادامه مطلب
به خیالم قدم های تو بود که این چنین تند در سینهام میزد | مرام المصری |, ...ادامه مطلب
یکبار است زندگانی! یکبار همان یکبار که نسیم صبح را به سینه فرو میدهیم، همان یک بار که عطش خود را با قدحی آب خنک فرو مینشانیم، همان یک بار که سوار بر اسب در دشت تاخت میکنیم، یکبار... یک, ...ادامه مطلب
زمستون توی مغزم راه میره تو مشتم گوله های برف دارم نگو نیش و کنایه ت درد داره بشین چن جمله با تو حرف دارم ببین ما راهمون با هم یکی نیس قراره بینمون دیوار باشه رسیدن سهم دستامون نمیشه اگه دست خدا , ...ادامه مطلب
نزدیکی چون لب هایم به من دوری چون بوسه ای که هرگز نمی رسد. | محمود درویش |, ...ادامه مطلب
حیف موهای پر کلاغی نیست؟ روسری دور آن قفس بکشد جز من و تو کسی که اینجا نیست بگذار آسمان نفس بکشد... | مجید آژ | , ...ادامه مطلب
دست های او نمیگذاشت بغل کنم غم را... | رجئت کانتی چاکرابارتی | , ...ادامه مطلب
نه ساعتی به وقت زمستان برای احساساتم وجود دارد و نه ساعتی به وقت تابستان برای شوق و شور من! همه ی ساعت های دنیا در یک زمان به صدا در می آیند وقتی که قرار من و تو از راه می رسد همه ی ساعت های دنیا د, ...ادامه مطلب
ما هر دو یکی هستیم و از تو راه رهایی نیست، باید تو را در آغوش بگیرم و به این فکر کنم وقتی باران بر دریا می بارد اول دریا خیس می شود یا باران...؟ | علیرضا طالبی پور |, ...ادامه مطلب
زخم هایت را دوست بدار و برای عمیق ترینش نامی انتخاب کن! نامی که درخور است و شکوهمند نامی که در هیچ کتابی خوانده نشد در هیچ شعری سروده نشد و در هیچ آوازی شنیده... او را شاهزاده خطاب کن ملکه؛ امپرا, ...ادامه مطلب
لبخندت از روی رضایت نیست وقتی تو اوج خنده غمگینی آینده م و با تو نمی بینم آینده ت و با من نمی بینی آینده یه کابوس غمگینه دستای رویات و بگیر از من اردیبهشت چشمم آبانه شهریور آغوش تو بهمن ابر, ...ادامه مطلب
نشسته بود، زدم روی شونش گفتم تنهایی بدنگذره ؟!نباش تنها، یهو دیدی شصت سالت شده هنوز نشستی اینجاهاخیلی زود میگذره، نمی فهمی اصلا...زمانو میگم که عمرمون قاطیش شده...گفت: حرفای بزرگونه میزنی بچه،تنهای, ...ادامه مطلب
دخترم... بلاخره یک روز میرسد که آن کسی که بیشتر از همه ی زندگی ات دوستش داری، رو به رویت می ایستد تا دلت را بشکند و برود این یک حقیقت تلخ است، کسانی که بیشتر دوستشان داریم، قدرت بیشتری برای شکستن ما, ...ادامه مطلب
جانِ تو و جانِ من گویی که یکی بوده ست سوگند بدین یک جان، کز غیر تو بیزارم... | مولانای جان |, ...ادامه مطلب