تو که ترجمان صبحی، به ترنّم و ترانه لبِ زخم دیده بگشا، صفِ انتظار بشکن! | محمدرضا شفیعی کدکنی | , ...ادامه مطلب
صبح است باید همه خاطره ها را خواب کنم نقابم را بردارم و مثل یک زن خوشبخت میزصبحانه را بچینم ؛ صبح است! و شب با همه ی وسعتش هنوز کنارم نشسته است! | راضیه عبدی | , ...ادامه مطلب
از چشمانت رد شب را بیرون کن امروز صبح دیگری ست.. به لبهایت گلهای سرخ بزن, گردنبندی از مرواریدهای دریا, ناخن هایت را به رنگ دلم رنگ کن امروز صبح دیگری ست.. مطمئن باش من عاشق تو خواهم ماند تا باز شب بیاید و کهکشان راه شیری درون وجودت حلول کند... | نزار قبانی |,امروز صبح دیگریست ...ادامه مطلب
صبح باش ! کمی بیشتر بخند امروز , و کمی بیشتر مهربان باش بگذار لبخندت , چراغ دلی شود و مهربانی ات صبح کوچکی به قدر مرز شانه های یک نفر... | معصومه صابر |, ...ادامه مطلب